من در اینجا نمونه ای از ترجمه انگلیسی به فارسی رشته روانشناسی را می آورم. متون انگلیسی رشته روانشناسی خیلی فراوان و گسترده هستند و می توان گفت که اصلی ترین منابع رشته روانشناسی ، مقالات انگلیسی رشته روانشناسی هستند. معمولا دیکشنری های تخصصی رشته روانشناسی اغلب انگلیسی-انگلیسی هستند و دیکشنری انگلیسی به فارسی روانشناسی کاملی نداریم. استفاده از مقالات و منابع انگلیسی نیز در ترجمه متون رشته روانشناسی مفید هستند. به متن انگلیسی ترجمه شده رشته روانشناسی زیر توجه کنید:
متن انگلیسی:
THE ROLE OF THE AMYGDALA
IN FEAR AND ANXIETY
ترجمه فارسی:
متن انگلیسی:
Converging evidence now indicates that the amygdala plays a crucial role
in the development and expression of conditioned fear. Conditioned fear
is a hypothetical construct used to explain the cluster of behavioral effects
produced when an initially neutral stimulus is consistently paired with
an aversive stimulus. For example, when a light, which initially has no
behavioral effect, is paired with an aversive stimulus such as a footshock,
the light alone can elicit a constellation of behaviors that are typically used
to define a state of fear in animals. To explain these findings, it is generally
assumed (cf. McAllister & McAllister 1971) that during light-shock pair-
ings (training session), the shock elicits a variety of behaviors that can
used to infer a central state of fear (unconditioned responses--Figure 1).
After pairing, the light can produce the same central fear state and thus
the same set of behaviors formerly produced by the shock. Moreover, the
behavioral effects that are produced in animals by this formerly neutral
stimulus (now called a conditioned stimulus--CS) are similar in many
respects to the constellation of behaviors that are used to diagnose gener-
alized anxiety in humans (Table 1). This chapter summarizes data sup-
porting the idea that the amygdala, and its many efferent projections,
may represent a central fear system involved in both the expression and
acquisition of conditioned fear.
ترجمه فارسی:
مدارک مطابق با هم نشان میدهند که بادامه نقش مهمی را در ایجاد و حالت ترس ایفا میکند. ترس شرطی یک سازه فرضی است که برای توضیح دسته ای از اثرات رفتاری بکار می رود که زمانی ایجاد می شوند که یک محرک بی اثر پیوسته با یک محرک آزارنده جفت می گردد. برای مثال، وقتی که یک نور – که هیچ اثر رفتاری ندارد – با یک محرک آزارنده مانند شوک پا جفت می گردد، نور به تنهایی میتواند مجموعه ای رفتارها را فراخوانی کند که عموماً برای تعریف حالتی از ترس در حیوانات بکار می روند. برای توضیح این یافته ها، معمولاً فرض می گردد (مقایسه شود با مک آلیستر 1971) که در حین جفت سازی های نور-شوک (جلسه آموزشی)، شوک رفتارهای مختلفی را فراخوانی میکند که می توان آنها را استنباط حالت اصلی از ترس برای بکار برد و بنابراین همان سری رفتارها قبلاً توس شوک ایجاد می شدند. بعلاوه، اثرات رفتاری که توسط این محرک بی اثر قبلی در حیوانات ایجاد می گردد (که اکنون محرک شرطی نام گرفته است – CS) از بسیاری از جهات نسبت به مجموعه رفتارهایی که برای تشخیص نگرانی عمومی در انسان ها بکار می روند با هم مشابه هستند (جدول 1). در این فصل داده هایی را بصورت خلاصه بیان می کنیم که از این ایده پشتیبانی می کنند که بادامه – و فراکنی های وابران آن – میتواند یک سیستم ترس مرکزی را هم در حالت و هم در اکتساب ترس شرطی نشان دهد.
متن انگلیسی :
FEAR, ANXIETY, AND THE AMYGDALA
A variety of animal models have been used to infer a central state of fear
or anxiety. In some models fear is inferred when an animal freezes, thus
interrupting some ongoing behavior such as pressing a bar or interacting
socially with other animals. In other models, fear is measured by changes
in autonomic activity, such as heart rate, blood pressure, or respiration.
Fear can also be measured by a change in simple reflexes or a change in
facial expressions and mouth movements. Thus fear appears to produce a
complex pattern of behaviors that are highly correlated with each other
ترجمه فارسی :
ترس، نگرانی و بادامه
از مدل های حیوانی مختلفی برای استنباط حالت مرکزی ترس یا نگرانی استفاده شد. در بعضی از مدل ها ترس زمانی استنباط می شود که حیوان بی حرکت می ماند، و بنابراین بعضی رفتارهای جاری مانند فشار دادن یک میله یا روایط متقابل با حیوانات دیگر در آنها بصورت ناگهانی متوقف می گردد. در مدل های دیگر، ترس توسط تغییرات در فعالیت های بی اختیار مانند ضربان قلب، فشار خون، یا تنفس سنجیده می شود. ترس را می توان با تغییر در بازتاب های ساده یا تغییردر حالت های چهره و حرکت دهان نیز ارزیابی کرد. بنابراین ترس به نظر می رسد که الگوی پیچیده ای از رفتارها را ایجاد کند که رابطه بالایی با همدیگر دارند.